انجیر نارس

بیشعورها

دوشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ۰۶:۱۴ ب.ظ

قبل‌ترها هرگز کسی رو بیشعور فرض نمیکردم و تمام ناکامی‌های روابط اجتماعی رو به‌پای هرچیزی میذاشتم جز معیوب بودن فرد مقابل.
این باعث میشد بیشتر بار روابط رو روی دوش خودم بذارم. توی این حالت اگه ناکامی‌ای پیش میومد نقد رو به توانایی‌های خودم وارد میکردم.
امروز اما به یک‌باره خیلی چیزها تغییر کرد. بیشعوری رو به نحوی آشکار دیدم که جای هیچ انکاری براش نمونده. سخت میدونین چیه؟ اینکه بیشعورها خیلی به ما نزدیکند، همین بغل گوشمون‌.
باورم نمیشه من، کسی که هیچوقت عیب رو از دیگری نمیدونست و کمتر از دیگران خشمگین میشد، بقدری عصبانی و آزرده شدم که دوری‌گزینی رو انتخاب کردم.
آره، چرا که نه؟ وقتی کسی اینقدر سمی هست که حال شما رو بد میکنه، چرا باید باهاش خوب بود؟ بیاید گاهی آینه باشیم. ابایی از بازتاب رفتارهای زشت نداشته باشیم.
اینقدر ناراحتم که خیلی آشفته نوشتم. شما ببخشید که چند وقته مدام ناراحت مینویسم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۵/۱۴
مهدیه نیک مهر

نظرات  (۲)

شاید اونم خواسته آینه باشه خبر نداری!
۱۸ مرداد ۹۸ ، ۱۴:۳۴ پسری با پلیور سبز که چون هوا گرمه به تیشرت زرد تغییر کاربری داده

منم مثل شما، همیشه سعی میکردم طرفین یه ارتباط رو بی عیب در نظر بگیرم و تمام مشکلات بینشون رو ناشی از تفاوت دیدگاهشون، فارغ از درست یا غلط بودن. اما بعضیا واقعا بیشعورن :))))) یعنی دلت میخواد بزنیشون

پاسخ:
آره بیاین تیم بشیم و هی بهم انگیزه بدیم که بی‌تربیتی کنیم به بیشعور ها

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی