انجیر نارس

نه چندان پیچیده

جمعه, ۸ شهریور ۱۳۹۸، ۰۱:۴۴ ق.ظ

اینقدر این روزها به همه گفتم کار دارم کار دارم کار دارم که بعید نیس مردم بگن تو مگه رئیس جمهوری؟ اما واقعا کار دارم و تنها وقتی با تاکید این جمله رو میگم که واقعا درگیر باشم.
الان هم به شما میگم کار دارم و لپ‌تاپم رو روشن کردم اما همونطور که از عصر نتونستم کار کنم، الان هم نشد و میز و کار و لپ‌تاپ رو رها کردم تا بنویسم‌.
من از عصر بهترم. نه چون مشکل حل شد یا سوتفاهم‌ها و مجهولات ذهنم روشن شد، چون زمان گذشت. فقط و فقط همین.
زمان گذشت و من تونستم بدون اینکه اذیت بشم به داستان فکر کنم.
به کاستی‌های خودم و به رفتارهایی که دریافت کردم.
تونستم تحلیل کنم و این قدرتی نبود که چند ساعت پیش داشته باشمش.
باور دارم به اینکه وقتی تمام وجود آدم رو احساس پر کرده بازدهی میاد پایین. درباره حس‌های خوب نمیدونم اما برای احساسات منفی‌ای که قلب آدم رو سنگین میکنن چرا، میدونم. بذارین اون حس کار خودش رو بکنه. بذارین اذیتتون کنه، غصه‌تون بده، دلتون رو قد قوطی کبریت تنگ کنه. احساسات کارشون همینه. همیشه به طاهره میگم احساس مثل موجی هست که به دریا میفته، یه تخته چوب رو بذار روی آب. ببینش که بعد عبور موج هنوز توی همون مختصات اولش هست. احساسات آدم رو زیر و رو و بالا و پایین میبرن، اما موجشون گذراست.
خوشحالم که بیشتر از قبل یاد گرفتم چطور با خودم رفتار کنم. چطور محبت کنم به خودم. و چطور خودم رو بفهمم. اینکه دردم کجاست و چطوری دواش کنم.
من به خودم وقت دادم تا اون موج بگذره. حتی با تمام فشار زمان، کار رو رها کردم. حالا غمگینم اما قلبم سبک‌تره.
امروز بد بود یا خوب، درست برداشت کردم یا غلط، به مرور مشخص میشه ولی من از تحلیل مساله‌ی امروزم، چیزای خیلی خوبی یاد گرفتم. بهش میگن تجربه. تحلیل کردم. گره‌های قضیه رو پیدا کردم. راه‌حلش رو چیدم و فکر کردم اگه چه میکردم درست‌تر بود. حالا با همه‌ی غمی که هنوز برجاست، اما میگم ارزشش رو داشت. این چیزا رو هروقت دیگه هم میخواستم یاد بگیرم دردم میومد. خب حداقل الان شانس اینو دارم که بگم اوضاع احتمالا بد نیس و من فقط حدس اشتباهی زدم. شاید موقعیت‌های یادگیری دیگه، راه فرار نداشته باشن و آدم به بهای یک خرابکاری واقعی این چیزا رو یاد بگیره.
شاید چند ساعت دیگه بیام و بنویسم و بگم که خیلی بهترم. اصلا خوب خوبم.
راستی من این روند زیاد نویسی رو میخوام حالا حالاها ادامه بدم. اینجا اینستاگرام نیست که بابت مصرف حجم نتتون عذرخواهی یا مراعات کنم و سعی کنم کپشن‌های کوتاه بنویسم تا افراد خسته نشن، حتی کانال تلگرام هم نیست که بدون اجازه کسی رو اد کرده باشم بهش.
اینجا وبلاگه. و خوندش تنها کار افرادی هست که دوسم دارن.
منم دوستون دارم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۶/۰۸
مهدیه نیک مهر

نظرات  (۱)

?ta hala ashegh shodi

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی